۱۳۸۸ دی ۲, چهارشنبه

ترانه و طبل و تو

آخرین روز اردیبهشت فرا رسیده پانزده روز است که کورش بدون مامان می رود مهد کودک آن هم چه رفتنی گریه می کند انتظار می کشد. تحمل می کند. گاهی بازی گاهی شعر. نیاز به پول. نیاز به پیشه. نیاز به پشتوانه و پسوند مسئله نیاز و بیشتر از همه نیاز داریم به حقیقتو خواستن متغییر است گاهی میل به کار است و گاهی درصد 10 دارد هنوز با قطعیت نمی شود گفت بسته به شرایط امیدوارم تصمیم درست بگیرم.
***
طبل بزرگم خیلی قشنگه وقتی که می زنم اینجور صدا می ده..... بوم بوم بوم بوم
ویلونی دارم خیلی قشنگه وقتی که می زنم اینجور صدا می ده .....د ِد ِر دِ دِر
شیپوی دارم خیلی قشنگه وقتی می زنم اینجور صدا می ده ... دوُ دوُ دوُ دوُ
پیانویی دارم خیلی قشنگه وقتی که می زنم اینجور صدا می ده...... دارن دارن دارن
اسب سفیدم خیلی قشنگه وقتی که راه می ره اینجور صدا می ده......پتکو پتکو پتکو
اما تفنگم توش یه فشنگه وقتی که می زنم اینجور صدا می ده ..... بنگ

این یکی از ترانه هایی که تو نواری که تازه برات خریدیم می خونه و تو هم خیلی دوسش داری
واکمنو می زاری تو گوش ات و حتا باهاش می خوابی بابا هم برات کلی نوار خریده
بابا چقدر نوار داری بیشتر از من چیا داری: پریا، خانه دوست کجاست، طبل بزرگم، گرگمو گله می برم، قصه روباه که دومشو پیرزن کند، مستان سلامت می کند، سلسله ی زلفش بند دل حیران شد
ای ناقلا اینا هم مال تو شد
خدا رحم کنه پدر و پسر سر نوار دعواشون شده و خدارو شکر که کتابا مال خودمه داریوش نوار و سازاشو داده به کورش و حالا هیچی به هیچی...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر