۱۳۸۹ آبان ۱۷, دوشنبه

؟؟

صفحه ي پر ستاره من

صفحه ی پر ستاره ی من
مامان من دیشب مسواک زدم تو برام ستاره زدی
این یه برنامه ی یک ماهه است برای یه پسر خوب شدن
مسواک و حموم و بازی تا کمک و سلام و خنده پسرک من هم داره ستاره بارونش می کنه

کادويي براي مامان

امروز 16/8/89 کورش اين نقاشيهارو براي من کشيده
داريوش: يه بالن
کورش: نه يه خرس که بادبادکا بردنش آسمون
و نقاشي بعدي
يه ماشين با خيابون
مدل جديد ماشين

من و بوگاتيم

پارک رفتن کار مردان خداست
ولي نه هر روز پسرم
مامان مي گم حال کَمرا (دوربين)خوبه
يه عکس از من و بوگاتيم بگير

خدا بيامرزتش

مامان فردا منو ببر قبرستون
چرا؟
می خوام برم سر خاک ننه ایران خدا بیامرزتش(این تیکه رو با غلظت تمام می گه)
شنبه طرفهای ظهر ننه ایران می ره پیش فامیلاش پیش خدا
پیش خدارو من می گم
کورش: خدا به آدم پیرا می گه بیایید پیشی من خوش بگذرونید پس ننه ایران رفته خوشگذرونی
این وسط به کورش و یگانه هم خیلی خوش می گذره بعد از مدتها همدیگرو می بینن و کلی برای هم خوشن نیما هم هست ولی تو نمی آد
زهرای دایی خلیل هم بچه رو سوال پیچ کرده که عمه لیلا رو دوست داری یا لیدا
بچه ی ساده من هم همه رو جواب می ده لیدا رو چون قدش بلنده
مادرجون بیشتر دوست داری یا پدرجون
هر دو ولی خوب یک کمی پدرجونو بیشتر دوست دارم
عمو داود یا عمو اسی یا علی
اول عمو داود بعد عمو اسی بعدم علی چون خیلی بهم ریخته است
همه جا صدای همهمه است هرکسی یه گوشه ایی درمورد ننه ایران و بیشتر از اون درمورد زن دایی خانم حرف می زنن که چقدر خوبی کرده در حق ننه صدای صلوات هم هست که هر چند وقت یکبار عمه اعلامش می کنه تو این وسط صدای خنده و خوشحالی هم هست خنده ی کورش و یگانه که دارن دور ستون می دون و بازی می کنن
جای پرفسور کوچولو خالی کیمیا کجایی؟

آبتين داداش کوچولو

امروز جمعه است 14/8/89 شبه که خاله طاهره با آبتین و عمو علی پیشمون اومدن آبتین حسابی بزرگ شده اولش کمی یخ زده به نظر می رسه ولی خیلي زود یخ بچه آب می شه و حسابی رفیق می شه با هرکی بغلش کنه حتا نگاش کنه یا لبخندی از دور بهش بزنه، سری آخر خرداد دیده بودیمش تو مراسمی که خونه ی مادرجونش بود چه پسری
می خنده اونم با صدای بلند برای فرفره که می چرخه
ساز می زنه با کورش و تنهایی تازه بچه پررو سوار سه چرخه کورش هم شده
این آبتین چی بلده ؟ هیچی
کورش: تازه عمو علی من که بلدم برم پشت بابام
اینارو می گه و از پشت داریوش می کشه بالا
اینا همش حسودی یه بچه ی دیگه رو کردن که نیست ؟!!!!!

سهم عکس

عکس بزرگ سه تا عکس با حاشیه و 16 تا عکس پرسنلی

سهم مادرجون لره و داود و لیدا اون سه تا حاشیه دار
یکی از اون 16 تا سهم خاله خندان یکی برای خاله آرزو ننه اینم برای تو اینم برای خاله دوشو
میترا ببخشید که برای تو عکس نیاوردم
دده اینو ببین سهم تو رو دادم به ننه ازش بگیر

گل و گلدون

کورش این گلدون برای تو مواظبش باش

مامان گلتو آب دادی
با آبفشان کمی خیسش کرده آره آب دادم
دو سه روز گذشته و گل بیچاره دیگه نای سرپا موندن نداره آب که می ریزم خشک خشک شده حالا با این بخاری گلش باید بیاد بیرون
مامان گلمو آب دادی
اینو می گه چون حالا گل تو پذیرایی سهم من حساب می شه

خانم رضايي مريض مي شود

مدرسه بدون راستین ادامه داره چون مریض شده خودش هم حال و روز خوشی نداره تازه راستین خوب شده که خانم رضایی نمی آد اونم گرفته از این انفولانزا که معلوم هم نیست چیه؟
بابا باید برای خانم رضایی یه گلی بخرم
روز دوشنبه که می ره خانم رضایی بازم نیست ولی سه شنبه یه گل مریم برای معلم
مامان من گلو پشتم قایم می کنم تا خانم رضایی رو دیدم می پرم و می گم بفرمایید این برای شماست

بازينو بازي

جمعه است که می ریم بازینو کجا اون سر فردیس ورودی نفری 1000 کل بازی های طبقه اول که برای بچه ها خوبه 14300 ولی حالا بازی نکن کی بازی کن ماشین سواری کلافه اش می کنه ولی از اون تور و میله و سرسره که همشو یه جا جمع کردن خیلی خوشش می آد طبقه های بعدی برای بزرگترهاست جای تمیز و شیکیه که یه جای پرت ساختنش تازه از اون بازی ها که روش باید برقصی هم داره ولی تو ایران که نباید کسی حرکات موزون انجام بده فقط پاتو جابجا کن بهش خوش گذشته تا سری بعد که قراره تمام فامیلهاشو هم بیاره
بابا با دایی و مائده و امیرعلی و ... با همه بیاییم

نقاشي متفاوت

حوصله اش که سر می ره طبقه پایین پیش عموداود اونم مشغول زبان خوندنه می شینه به نقاشی کشیدن با ماژیک های  عموداود و حاصلش اینه یه نقاشی فوق العاده با تونل و طبیعت حالا هم چسبوندتش به تریلی