۱۳۹۰ مهر ۲, شنبه

ماشين هاي ساخت داخل

اين پدر و پسر رفتن تو کار ساخت و طراحي ماشين هاي آنچناني
اينم دو تا از کارهاشون

بوي ماه مهر

چهارشنبه 30/06/90 اولين روز مدرسه براي کورش از راه رسيده و روپوش پوشيده راه افتاديم بابا وکورش و من، بعد راستين و بابا و مامان و مادرجون و عمه اش همينطور پسرخاله اش پارسا
خاله آرزو هم اومده
کلاس بندي دوساعت با تاخير انجام مي شه و کورش و راستين جدا مي شن
کورش کلاس يک (2 )خانم مير بزرگي و راستين يک(1) خانم مهري

خرابکاري

خاله و يلدا اومدن پيش ما ولي بعدازظهر نشده مي خوان که برن براي اينکه به يلدا خوش بگذره مي خواهيم که بريم پارک سه باندي پس حاضر مي شيم کورش بعداز پارک کلاس موسيقي داره
کورش حاضر شو اين حرف هنوز کامل از دهنم بيرون نيومده که کمد برگشته روش
شانس آورديم! شيشه اش شکسته همه ي وسايل کمد ريخته کشوهاش در اومدن ولي کورش فقط ترسيده
يلدارو نمي بريم پارک ولي کورش هنوز براي کلاس رفتن وقت داره پس يه پارک براي ترسش لازمه اينم شر پسر در پارک سه باندي 

بازم خونه ي دايي

ويلا حسابي خوشگل شده سرسبز و با طراوت با يه استخر خالي که جونمي ده بچه هارو بذاري توش تا بازي کنن مخصوصن ستايش که مدام مي خواد دنبال کورش و مائده بدوه پس بهتر اون تو باشه و دور خودش بچرخه و خب اگه عمو داريوشي پيدا بشه و آبي بپاش روش چه بهتر

نقاشي رسيده از دخترعمو

نقاش:کورش
نقاش: يگانه
رفته بوديم هشتگرد و وقتي مي رسيم خونه يه نقاشي مي بينيم که يگانه کشيده و داده مادرجون تا براي کورش بياره منم از نقاشي تعريف کردم کورش هم رفته يکي کشيده از اون بهتر اينم اثر هنرمندانه دخترعمو پسرعمو

عمو مهرداد تام کروز مي شود

داشتيم آلبوم هاي عروسي خاله رو مي ديديم خاله دلخور از عکسهاي زياد مهرداد گفت:فکر مي کنه تام کروزه اين همه عکس هم انداخته
کورش:مامان يعني چي تام کروز(تمام مدت مي خنديد)
يعني خوشگل
و حالا که عمو مهرداد دماغ عمل کرده
کورش:يعني عمو تام کروز شده؟!
حالا همه ما خنده و کورش متعجب!!!!
مهرداد بعد از عمل اومده خونه ما رفته کلي عروسک و درخت کريسمس و سرگرمي آورده تا عموش پذيرايي کنه چون اون مريضه 

آبتين اومد

نقاشي کشيدن آبتين اونم با غرغر
کورش رفته سفر همون مسافرت تنهايي خونه ي خاله
جمعه است که طاهره زنگ مي زنه و مي خواد بياد پيشمون
آبتين حسابي بزرگ شده حرف مي زنه کلي کلمه بلده اونم انگليسي دستا بالا دستا پايين