۱۳۹۰ مهر ۲, شنبه

خرابکاري

خاله و يلدا اومدن پيش ما ولي بعدازظهر نشده مي خوان که برن براي اينکه به يلدا خوش بگذره مي خواهيم که بريم پارک سه باندي پس حاضر مي شيم کورش بعداز پارک کلاس موسيقي داره
کورش حاضر شو اين حرف هنوز کامل از دهنم بيرون نيومده که کمد برگشته روش
شانس آورديم! شيشه اش شکسته همه ي وسايل کمد ريخته کشوهاش در اومدن ولي کورش فقط ترسيده
يلدارو نمي بريم پارک ولي کورش هنوز براي کلاس رفتن وقت داره پس يه پارک براي ترسش لازمه اينم شر پسر در پارک سه باندي 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر