۱۳۸۹ فروردین ۱۷, سه‌شنبه

آبتین کو؟؟؟

زنگ می زنیم به خاله طاهره تا بریم پیش آبتین (این پسر که این عکس 20روزگی شه بعد از کلی دربه دری خاله طاهره اومده پیششون روز 30 بهمن بعد هم زردی گرفته و وقتی ما دیدیمش چشاش بسته بود خاله کلی باهاش حرف زد تا ما بتونیم یه عکس با چشم باز ازش بگیریم اون پسر خوشبختیه چون مادر و پدر مهربونی مثل عموعلی و خاله طاهره داره و کی بشه تا دوست خوبی بشه برای کورش)ولی خونه نیستن!
بابا می ره سر کار و تا شب نرسیده می آد خونه منم سی دی که خانم متقی برام فرستاده می بینم مزرعه حیوانات 3 یکی دیگه هم هست جی فورس که هنوز ندیدمش

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر