۱۳۸۹ فروردین ۱۷, سه‌شنبه

پسر جنوب شهر- سورنا

جایی نمی ریم کسی هم خونه ما نمی یاد این این جایی نمی ریم شامل خونه عمورضا و دیدن سورنا نمی شه قرار گذاشته شده و بعد از چندماهی سورنارو می بینیم یه بچه تخس به تمام معنا دست بزنی داره آقا که کورش رو هم مورد عنایت قرار می ده و این طفلی هیچی نمی گه عمو داره برای ناهار کباب درست می کنه که ما با سورنا می ریم پارک چه حالی می کنه سورنا سور می خوره و وقتی داریوش دستشو ول می کنه هیجان زده می شه می خنده مراقبت از اونو می سپریم به بابا و می ریم دنبال بازی خودمون تاب و سرسره و شیطونی این اولین پارک رفتن تو سال جدیده کسی تو پارک نیست هوا سرده و حسابی باید خودتو بپوشونی والا سرما می خوری و خلاصه چه عیدی شود اون وقت بهش خوش گذشته بهونه هیچی رو هم نگرفته ناهار که می خوریم همه چیه رو دمر می کنه و با بدجنسی خودشو می زنه اون راه به عمورضا می گم که خودتم بدت نمی یاد که این بچه این جوری قلدر بازی درآره اون می گه بچه ی جنوب شهره دیگه!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر