۱۳۸۹ مهر ۱۷, شنبه

يلدا و اداهايش

یلدا وقتی گیر داده که بخون خاله بخون...

یلدا وقتی گیر داده که خاله بخن (بخند) و خودش زودتر می خنده و دوربینو آورده که عکس هم بنداز.....

  یلدا وقتی شیطونی کرده و عمو داریوش یه دعوای خیلی کوچولو با یه اخم کوچولو تحویلش داده اونم اینجوری دست روی صورت مچاله شده و بعد که همه ساکت شدن دستشو از روی صورتش بر می داره و زیر زیرکی نگاه می کنه تا ببینه چه خبره

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر