۱۳۸۹ مهر ۱۱, یکشنبه

کفش صدمه ديده

با هم می ریم ثبت نام دانشگاه دایی اون تازه از ترکیه اومده و کلی کار داره قراره باز مثل پارسال من براش ثبت نام کنم پارسال هم رفته بود ترکیه و انتخاب واحد کردن برام خیلی سخت بود اون موقع ها کورش می رفت مهد ولی امروز باهام می آد 7/7/89 اول کجا؟ دانشگاه
بعد بانک بعدش بازم دانشگاه آخرم خونه
مامان سه تا دوست پیدا کردم! چه خوب
ماشین کاغذی رو هم که براش خریدیم تا از حس و حال تب سه روز پیشش در بیاد حسابی خاکی کرده (این تب از اون دست مریضاست که هیچ عامل بیماری توش دخیل نیست فقط با دعوا کردن آدم دچارش می شه کورش چرا ماسه هارو ریختی پایین جلوی آبو گرفتی- البته به همین متانت که نه- چرا اینارو ریختی پایین چرا آدمو مجبور می کنی کاری که دوست نداره بکنه دیگه بیرون رفتن بی بیرون رفتن) و از همه مهمتر کفش بچه هم پاره شده
« برم چسب نواری بیارم بچسبونمش » اینو وقتی میگه که جوراب پاش نکرده و پارک رفتن دیر شده و از همه مهم تر من کفش بندی پوشیدم
اینم عکس کفشهای صدمه دیده

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر