۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۴, جمعه

تولد ویانا- کلاس مویسقی و دودره بازی کورش

چهارشنبه تولد ویاناست می رویم برای کادو خریدن کورش و داریوش فوتبال بازی می کنند یادگرفته تسلط بیشتری روی توپ داشته باشد و تازه می تواند عقبی هم شوت کند
همه ی صحبت ها سر این است که کورش می خواهی به جای مهد چه کلاسی بروی هر چی دوست داری برو امروز می گوید می روم کلاس موسیقی ولی تا شب که من به داریوش جریان کلاس موسیقی را می گویم نظرش برگشته و می خواهد فقط برود شنا
این تنبک را داریوش تابستان 88 خریده که با آن هر چند وقت یکبار تق و تقی می کند ولی ریتم را می فهمد تا کی این جوجه تصمیم بگیرد که برود کلاس خدا می داند فلوت هم می زند همین طور بلز هر چه بیشتر تعریف می کنیم از پسری که به این قشنگی می زند خوش به حالش می شود و ادامه می دهد تازگی ها هم نشسته که بابا تنبور بیار با هم بزنیم
داریوش سه تاری که تنها یک سیم دارد می زند و کورش تنبور را دست گرفته ولی انگشتهای کوچکش امید بزرگی را در من زنده می کند وقتی روی پرده ها بالا و پایین می رود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر