۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۴, جمعه

مهمانی آبتین

قرار با راستین را باید هر چه زودتر تمام کنیم چرا که می خواهیم برویم مهمانی آبتین

آب نیست که برود حمام برای همین سرش را زیر شیر روشویی گرفته و لباس نو پوشیده و بریم من که آخر از همه از خانه می زنم بیرون پیدایشان نمی کنم داخل ماشین نیستند می روم حیاط داریوش می خواهد از کاکتوس های داخل حیاط برای طاهره بکند

یک دسته گل کاکتوسی تا بدهند بغل آبتین! می پیچیمش لای ضربه گیر و بعد کاغذ رنگی با روبان خیلی با کلاس شده تزیین گل در گلخانه ی مامانمینا

همه هستند کوثر و سها و امیرمحمد و دانیال و ثنا و خب از همه مهمتر آبتین که بی قراری می کند خیلی تغییر کرده و این هم عکس 3 ماهگی از آبتین در خانه پدربزرگش

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر