۱۳۸۹ آذر ۲۷, شنبه

جلسه ي اوليا و مربيان

دومین جلسه ي اولیا و مربیان تشکیل شد چه جلسه ایی! اول از همه مادرا دیر کردن خیلی ها! وقتی هم که اومدن دو تا دوتا حرف می زدن خانم رضایی از همه می خواست تا با بچه ها نشانه ها (حروف) کار بشه کلی هم از شیطنت بچه ها شاکی بود اونجا همه جور ننه ایی رو می دیدی یکی به سبک ننه ی 60 ساله ی من از خانم رضایی می خواست تا بچه شو تنبیه کنه (خانم قربونت دستت گوششو بکش مگه آدم شه )
یکی دیگه وقتی حرف از کندی یادگیری تو بچه اش و رابطه اش با طرف چپ مغزش به میون اومد می خواست زمین و زمانو به هم بدوزه که بچه ام اینجوری بود و حالا اینجوری شده
مامان یکی وقتی فهمید بچه اش این هفته خوب بوده گفت ( چون خونه ی مادرم بوده ) اون همون زنی بود که هیچ مشکلی با بچه ی بیشتر نداشت
وقتی حرف جایزه شد برای اون جدول کذایی سلام کردن و مسواک کردن و این کردن و اون کردن پیشنهاد کردم از جورچین هایی که کانون می فروشه بخرن و عکسشو نشونشون دادم اون موقع بود که یکی گفت برای این کارای کوچیک 7000 خیلی توقعشونو می بره بالا !!!
خلاصه که جلسه ایی بود برای من پر از ؟؟؟؟؟؟؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر