۱۳۸۹ فروردین ۱, یکشنبه

چهارشنبه سوری

چهارشنبه سوری با جشن توی مهد شروع شد با فشفشه های هفت رنگ و کلی خنده فشفشه هارو خاله آرزو می گیره .ظهر هم عمو مهرداد می ره دنبالش شبم آتش بازی با خاله خندان و یلدا
فشفشه رو به هوا می ره ولی تهش از سویشرت پایین می ره و دست کورش می سوزه پماد می مالم و حالا مصدوم هم آماده است. یلدا با داریوش کلی قلقلک بازی و شیطنت می کنن
...و شام رو دستمون باد می کنه* بعد از این کسی حق نداره سفارش بورانی اسفناج بده و گم و گور شه! مهرداد *

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر