باز یه عکس و یه خاله و یه خونه که خیلی خالی به نظر می رسه حتا با احمد و حجت و زهرا به خاله ماجرای خوابمو می گم که دو دفعه تو خواب منو سپردی بهش و اون به حرفت گوش داده و هیچ حرفی هم نزدیم
شهر خالی، جاده خالی، کوچه خالی، خانه خالی
جام خالی، سفره خالی، ساغر و پیمانه خالی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر