20./10/89 امروز مائده و مامانش و دایی اومدن خونه ما و کلی کل کردن و یک کم بازی کردن و کلی ذوق زدگی برای کورش دخترمون حسابی خوشگله و تو دل برو حالا همین تودل برو بره و سازم دست بگیره چه شود
دایی امتحان داره با اون کمرش که دیگه حسابی داغونش کرده باید پشت میزم بشینه و امتحانم بده وای به حالش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر